باغ پرندگان
دختر نازم جمعه تصمیم گرفتیم بریم یه جایی که به شما خوش بگذره و تصمیم بر این شد بریم رشت باغ پرندگان و قصر بازی که تازه درست کردن و سرپوشیده ست. برای خاله ژیلا(دوست خانوادگیمون) زنگ زدم و قرار شد تو رشت همدیگه رو ببینیم چون اونا ساکن رشتن .ساعت 4 حرکت کردیم و کمی که رفتیم شما خوابیدی و توی حیاط باغ بیدار شدی یه دوری زدیم و یه میمون هم نزدیک بود پاهاتو بگیره چون شما تو بغل بابایی بودی و قفس میمون هم پایین بود و میتونست دستش رو بیرون بیاره که من دیدم و بابایی هم اومد عقب تر بنظر من که مسئولاش خیلی بی احتیاط و بی مسئولیت بودن از نظر تمیزی هم میشد نمره 10 بهشون داد من که زیاد خوشم نیومد 2 تا طوطی هم بیرون قفس بود که آخر سر متصدیش گفت ا...
نویسنده :
مامان
19:10