نیکانیکا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه سن داره

نیکا فرشته کوچولو

پل خشتی

1392/9/4 2:33
نویسنده : مامان
131 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان جون خوبی؟ چند روز پیش سه نفری با ماشین رفته بودیم نون بخریم تقریبا نزدیک پل خشتی بودیم که شما گفتی از اون سنگها بالا بریم چون 2 دفعه با هم روی پل رفته بودیم البته به اصرار شما خانوم خانوما. حافظه ت در پیدا کردن آدرس عالیه عروسکم من و بابایی که هر دو با تعجب همدیگه رو نگاه کردیم وقتی تو تشخیص دادی که اونجاها نزدیک پل سنگیه. بابا که رفت نون بگیره با اینکه خیلی سردم بود و خسته هم بودم ولی برای اینکه تو لذت ببری و خوشحال بشی بردمت رو پل ولی اونجا بدقولی کردی و دستمو نگرفتی ناقلا آخه سر نترسی داری و دلت میخواد بدون اینکه دستت رو بگیریم خودت از اون شیب تند بیای پایین منم دستم رو میذاشتم جلوت و هواتو داشتم و با هم میدوییدیم و تو از خنده غش میکردی.عاشق خنده هاتم عزیزم. بدون هر وقت بخندی من خوشحالم نفسم.خلاصه 2 بار بالا و پایین رفتیم و تو هم میرفتی لبه پل و من که خیلی از لبه میترسیدم به زور و آخرش با گریه بردمت تو ماشین. بعد از اونجا بابا بردتت باشگاه والیبالش و با بابا فوتبال بازی کردی و از قرار معلوم اونجا هم کلی خندیدی و بهت خوش گذشت بعدش هم گفتی بریم فیل سوار شیم از اونایی که سر بعضی پاساژها هست رفتیم و دیدیم که کرکره پاساژ هم پایینه و بالاخره شاهزاده خانم رضایت دادین بریم منزل و استراحت بنماییم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)