نیکانیکا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

نیکا فرشته کوچولو

بدون عنوان

1392/5/4 17:35
نویسنده : مامان
131 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان این روزهای ٣ سالگی شما برامون خیلی شیرینه همیشه با حرفات با کارات غافلگیرمون میکنی همیشه از این شیرینیهای زندگیم با مامانم و بابام صحبت میکنم و بهت افتخار کلی کلمات انگلیسی یاد گرفتی و همچنین نقاشی هر دو تا رو تو مهد خودت کلاس میری و مربیت خیلی ازت تعریف میکنه گلکم چند روز پیش با هم رفتیم کلاس بدمینتون برای من و تو که اولین بار بود سالن ورزشی میدیدی خیلی خوشت اومد و همش دوست داشتی من باهات بازی کنم یکم باهم بازی کردیم بعد خودت رفتی یه دخترکوچولو که اونم با مامانش اومده بود ولی از شما بزرگتر بود رو پیدا کردی و باهاش بازی کردی فدای اون دستای کوچولوت برم که به اندازه خودت خیلی خوب بازی میکنی بعد هم کفشت رو میکندی و روی صندلی تماشاگرا تند تند راه میرفتی موقع اومدن هم خیلی پر انرژی بودی کلی تو راه پدر منو در آوردی بازی میکردی و توی یه کوچه هم شن ریخته بود اول با کفش رفتی روش بعد هم چون تو کفشت شن رفت و تو هم اصلا از این حالت خوشت نمیاد کفشت رو کندی و بهم گفتی برم شن بازی کنم و در همین حال رفتی روی شنها آخه عاشق شن بازی هستی منم گفتم بیا بریم خونه بعد میریم دریا تو شن بازی کن تو هم بلافاصله گفتی الان میریم ........... قربونت برم هر جمعه با هم میریم دریا و شما و بابایی کلی با هم شنا میکنین. دیشب بابا برات تاب درست کرد با چوب mdf چون الان 2 ,3 ماهی هست بابایی میره کابینت سازی و دکوراسیون داخلی چون کار خودشون خوابیده ولی الان یه پیشنهاد کار گرفته برای چالوس ولی دودله که بره یا بمونه تو نجاری؟امیدوارم خدا بهترین راه رو جلوی پاش بذاره.تابت رو روی چارچوب اتقت نصب کرد و تو دل تو دلت نبود و هی وسط کار مینشستی رو تاب و بعد از اون تا آخر شب کلی تاب بازی کردی عکست رو هم میذارم عزیزکم.خیلی دوستت دارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)